معنی قربانگاه حج

حل جدول

لغت نامه دهخدا

قربانگاه

قربانگاه. [ق ُ] (اِ مرکب) جای قربان کردن حیوانات:
برنداردکس شهیدان را ز قربانگاه عشق
کشته را سیلاب خون اینجا ز میدان میبرد.
کلیم (از آنندراج).


حج

حج. [ح ُ ج ج] (ع ص، اِ) ج ِ حاج. حج کنندگان. (قطر المحیط).

حج. [ح َ جِن] (ع ص) سزاوار. (منتهی الارب).

حج. [ح َ ج ج] (اِخ) نام سوره ٔ بیست ودویم ازقرآن کریم و آن هفتادوهشت آیت است، مکیه، پس از انبیاء و پیش از مؤمنین و بعضی آن را مدینی گفته اند.

فرهنگ عمید

قربانگاه

جای قربان کردن،


حج

(فقه) زیارت بیت‌الله در مکه با انجام اعمال خاص در زمانی معیّن،
بیست‌ودومین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۷۸ آیه،
* حج اصغر: (فقه) حج عمره. δ زیرا اعمال آن نسبت به حج اکبر ناقص است،
* حج اِفراد: (فقه) حج مردم مکه و کسانی که در فاصلۀ ۱۶ فرسخی مکه یا کمتر از آن اقامت دارند و باید در خانۀ خود یا در میقات پیش از مکه احرام بگیرند،
* حج اکبر: (فقه) حجی که در آن، عید قربان مصادف با جمعه باشد،
* حج تمتع: (فقه) حج مخصوص کسانی که در بیش از ۱۶ فرسخی مکه اقامت دارند و باید از میقات احرام بگیرند و به مکه بروند و همین‌که خانههای مکه را ببینند تلبیه بگویند و هفت مرتبه طواف کعبه می‌کنند،
* حج عمره: (فقه) حجی که در دهۀ اول ذیحجه انجام نشود.= حج قِران: (فقه) حج مخصوص ساکنان مکه،

مترادف و متضاد زبان فارسی

قربانگاه

بسملگاه، سلاخ‌خانه، قصابخانه، مسلخ

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

قربانگاه

جای قربانی کردن حیوانات

فارسی به آلمانی

قربانگاه

Altar [noun]

تعبیر خواب

حج

اگر به خواب بیند که به حج همی رفت، دلیل که خدای تعالی او را حج روزی کند، اگر بیمار است عافیت یابد، اگر وام دارد وامش گذارده گردد، اگر بیم دارد ایمن شود، اگر در سفر است به سلامت بازآید. اگر بیند که به حج همی رفت و حج از وی فوت شد، دلیل که عمرش دراز شود و کارش به نظام بود. - محمد بن سیرین

اگر بیند در حرام لبیک می زد، دلیل که او را ترس و بیم است. اگر بیند حج بر وی واجب شد، لیکن قصد حج نمی کرد، دلیل که در امانت خیانت کند. اگر بیند روز عرفه است، دلیل که با کسی صلح کند. اگر بیند در کعبه نماز می کرد، دلیل که از بزرگان و مهتران کارش نیکو شود. - اب‍راه‍ی‍م‌ ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ک‍رم‍ان‍ی

حج کردن در خواب بر هفت وجه است. اول: تزویج کردن. دوم: کنیزک خریدن. سوم: زیارت پادشاه کردن. چهارم: نیکوئی بر مردمان. پنجم: سعی کردن در کار خیر. ششم: مزد و ثواب نمودن. هفتم: به صحبت اهل علم است. - امام جعفر صادق علیه السلام

معادل ابجد

قربانگاه حج

390

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری